سلامتگوناگون

اقدام به خودکشی در زنان بیشتر است

مدیرکل دفتر سلامت روانی وزارت بهداشت در یادداشتی به مناسبت روز جهانی پیشگیری از خودکشی با اشاره به اهمیت آموزش و آگاهی عمومی در حفظ سلامت روان جامعه، نوشت: افسردگی سهم قابل توجهی از افکار و اقدامات مرتبط با خودکشی را به خود اختصاص داده است.

محمدرضا شالبافان، مدیرکل دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت، به مناسبت روز جهانی پیشگیری از خودکشی یادداشتی منتشر کرد. متن آن به شرح زیر است:

نوزدهم شهریورماه، مصادف با روز جهانی پیشگیری از خودکشی، همانند بسیاری از مناسبت‌های سلامت جهانی، فرصتی ارزشمند برای ارتقای آگاهی عمومی در حوزه سلامت، به ویژه سلامت روان، محسوب می‌شود. این روز امکان می‌دهد تا مقوله خودکشی، پیامدهای آن بر جوامع و عوامل مؤثر بر بروز آن به‌طور شفاف مورد بحث و تبادل نظر در افکار عمومی قرار گیرد.

یکی از نکات بسیار مهم در ارتباط با خودکشی آن است که تشدید بسیاری از اختلالات روانی می‌تواند نهایتاً به شکل‌گیری افکار و حتی اقدام به خودکشی منجر شود. متأسفانه، به دلیل فقدان سواد سلامت روان، بسیاری از افراد برای دریافت خدمات درمانی و بهره‌مندی از مداخلات به‌موقع مراجعه نمی‌کنند. در نتیجه، فرصت بهبود از دست می‌رود و مشکلات آن‌ها پیچیده‌تر می‌شود. افزون بر این، انگ اجتماعی نسبت به اختلالات روانی در کنار کمبود آگاهی عمومی، از مهم‌ترین عواملی است که مانع مراجعه افراد به مراکز تخصصی و دریافت خدمات لازم می‌شود.

درخصوص عوامل مؤثر بر بروز خودکشی، دلایل متعددی مطرح است، اما مهم‌ترین و قوی‌ترین عامل، وجود اختلالات سلامت روان ـ به‌ویژه افسردگی ـ به شمار می‌رود. افسردگی سهم قابل توجهی از افکار و اقدامات مرتبط با خودکشی را به خود اختصاص داده است. اگر در جوامع، اختلالات روانی با غربالگری به‌موقع تشخیص داده شوند و درمان مناسب دریافت کنند ـ با توجه به اینکه این اختلالات ریشه‌های گوناگون اجتماعی، فرهنگی، روان‌شناختی و زیستی دارند ـ می‌توان انتظار داشت میزان خودکشی به طور چشمگیری کاهش یابد.

از سوی دیگر، سابقه اقدام قبلی به خودکشی یکی از مهم‌ترین عوامل خطر، به‌ویژه در موارد منجر به مرگ، محسوب می‌شود. بنابراین، افرادی که پیش‌تر اقدام به خودکشی داشته‌اند، به همراه خانواده و بستگان نزدیکشان، باید به عنوان گروه‌های پرخطر در نظر گرفته شوند و تحت غربالگری، مداخله و در صورت نیاز، درمان‌های تخصصی قرار گیرند. به هر حال، در شرایط بحرانی، مشکلات سلامت روان و آسیب‌های اجتماعی در جامعه افزایش می‌یابد و در صورت بی‌توجهی، می‌تواند به افزایش موارد اقدام به خودکشی منجر شود. از این رو، پرداختن به این موضوع باید در دستور کار اصلی نهادهای مسئول و مرتبط قرار گیرد.

مقوله خودکشی و پیشگیری از آن در کشور، بر اساس سند ملی پیشگیری از خودکشی سامان‌دهی شده است. در این سند، تقسیم نقش‌ها و مسئولیت‌ها به‌طور مشخص تعریف شده و مدیریت و متولی‌گری اصلی موضوع بر عهده وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و به طور ویژه دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد قرار دارد. با این حال، تحقق اهداف این سند مستلزم همکاری همه‌جانبه سایر دستگاه‌ها و نهادهاست؛ از جمله وزارت آموزش و پرورش، سازمان بهزیستی، سازمان اورژانس کشور، وزارت کشور و دیگر ارگان‌های مرتبط. تنها از طریق این همکاری بین‌بخشی و هماهنگ می‌توان مقوله حساس و چندبعدی خودکشی را به‌طور مؤثر مدیریت و کنترل کرد.

بر اساس شواهد جهانی، هیچ گروه سنی از خطر خودکشی مصون نیست، از کودکان و نوجوانان گرفته تا سالمندان، همگی در صورتی که دچار اختلالات سلامت روان شوند ـ به‌ویژه در صورت تشدید علائم و عدم دریافت درمان مناسب ـ ممکن است به افکار یا اقدام به خودکشی دچار شوند.

مطالعات متعدد نشان داده است که در سراسر دنیا، میزان اقدام به خودکشی در میان زنان بیشتر است، اما موارد منجر به مرگ در میان مردان شیوع بالاتری دارد. همچنین جوانان بیش از سایر گروه‌ها اقدام به خودکشی می‌کنند، در حالی که در گروه‌های میانسال و سالمند، هرچند اقدام کمتر است، اما مرگ‌ومیر ناشی از آن بالاتر و مرگبارتر است. بر این اساس، همه گروه‌های سنی و جنسی نیازمند توجه ویژه در حوزه پیشگیری از خودکشی هستند. البته باید توجه داشت که دسترسی و ارائه خدمات به گروه‌های مختلف، بسته به نهادها و ساختارهای مرتبط، می‌تواند آسان‌تر یا دشوارتر باشد. به عنوان نمونه، در حوزه کودکان و نوجوانان، برنامه ملی «نماد» (نظام مراقبت اجتماعی دانش‌آموزان) اجرا می‌شود. در این برنامه، مسئولیت غربالگری و ارائه خدمات اولیه بر عهده وزارت آموزش و پرورش است و موارد نیازمند پیگیری به وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی ارجاع داده می‌شوند.

در ادامه، ارائه خدمات تخصصی در سطوح مختلف بر عهده مراکز جامع سلامت و همچنین مراکز سلامت روان اجتماعی جامعه‌نگر موسوم به سراج است. در این مراکز، خدمات با حضور روان‌پزشکان، روان‌شناسان و مددکاران اجتماعی ارائه می‌شود. البته برخی افراد به دلیل شدت مشکلات خود نیازمند خدمات تخصصی در سطح بیمارستانی هستند که این خدمات نیز توسط بیمارستان‌های وابسته به وزارت بهداشت تأمین می‌شود.

رسانه‌ها نقشی بسیار اساسی در ارتقای سواد سلامت جامعه بر عهده دارند و این نقش هم به صورت مستقیم و هم غیرمستقیم قابل مشاهده است، به شکل مستقیم، رسانه‌ها می‌توانند با طراحی و پخش برنامه‌های آموزشی، دعوت از کارشناسان متخصص و ارائه مطالب علمی در سطحی قابل فهم برای عموم مردم، آگاهی جامعه را در زمینه سلامت روان به میزان قابل توجهی افزایش دهند. به صورت غیرمستقیم نیز رسانه‌ها با بازنمایی درست و مسئولانه موضوعات مرتبط با سلامت روان در قالب فیلم‌ها، سریال‌ها و سایر تولیدات فرهنگی، می‌توانند نگرش جامعه را اصلاح کرده و موجب ارتقای سطح درک عمومی شوند. برای مثال، زمانی که در یک سریال یا فیلم سینمایی اطلاعات نادرست درباره مسائل مرتبط با سلامت روان ارائه می‌شود یا درمانگران به شکلی غیرواقعی، ناتوان، بی‌کفایت و فاقد اصول اخلاقی به تصویر کشیده می‌شوند، این امر می‌تواند موجب کاهش سواد سلامت روان در جامعه شده و به شکل غیرمستقیم، باورهای غلط را به مخاطبان منتقل کند. از این رو، ضروری است رسانه‌ها چه در برنامه‌های مستقیم آموزشی و چه در آثار نمایشی، مسئولانه با مقوله سلامت روان مواجه شوند و در این زمینه از حضور متخصصان و صاحب‌نظران واقعی بهره ببرند. متأسفانه گاه شاهد حضور افرادی فاقد صلاحیت علمی و حرفه‌ای در برخی رسانه‌ها هستیم که با بیان مطالب غیرمستند و غیرعلمی، به سواد سلامت روان آسیب می‌زنند.

بنابراین، رسانه‌هایی که از طریق فیلم‌ها و سریال‌ها با مخاطبان خود ارتباط برقرار می‌کنند، ضروری است در موضوعاتی که به سلامت روان می‌پردازند یا نقشی برجسته برای آن در محتوای خود در نظر می‌گیرند، از مشاوران خبره و مورد اعتماد بهره‌مند شوند تا آموزش‌ها و راهنمایی‌های صحیح در اختیارشان قرار گیرد. در این زمینه، بارها اعلام کرده‌ام که دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت آمادگی کامل و ابزارهای لازم را در اختیار دارد تا به سینماگران و اهالی هنر هفتم آموزش دهد که چگونه می‌توانند به شکلی صحیح، علمی و مسئولانه مقوله سلامت روان را برای مخاطبان خود به تصویر بکشند.

متأسفانه، حتی در روزهای اخیر نیز شاهد بوده‌ایم که برخی از سریال‌های شبکه نمایش خانگی، تصویری غیرواقعی، غیر اخلاقی و ناتوان از درمانگران حوزه سلامت روان، به‌ویژه روانشناسان، ارائه می‌دهند. این رویکرد نادرست سبب می‌شود مخاطبان در جامعه با اطلاعات غلط مواجه شوند و در نهایت، مراجعه به روان‌شناس یا روان‌پزشک را اقدامی بیهوده، غیرقابل اعتماد و ناکارآمد تصور کنند. از همین رو، لازم است این موضوع با جدیت بیشتری مورد توجه قرار گیرد؛ معتقدم که اهالی سینما نیازمند آموزش‌های بیشتری در زمینه سلامت روان هستند. ما آمادگی کامل داریم تا از طریق مجاری رسمی به اهالی رسانه، آموزش‌های جامع و مشاوره‌های تخصصی موردی ارائه کنیم.

در حوزه خودکشی، اهمیت نقش رسانه‌ها بیش از پیش آشکار است. متأسفانه، نمایش غیرمسئولانه صحنه‌های خودکشی در برخی فیلم‌ها و سریال‌ها می‌تواند به‌وضوح احتمال اقدام به خودکشی را در افرادی که افکار خودکشی دارند افزایش دهد و مسئولیت جدی رسانه‌ها را نشان می‌دهد. برای مثال، زمانی که خودکشی در یک سریال به عنوان راه‌حل یا به شکل قهرمانانه دراماتیزه می‌شود، یا صحنه‌ای خشن و مستقیم از خودکشی به نمایش درمی‌آید بدون اینکه رنج و عذاب بازماندگان به‌صورت واقعی نشان داده شود، این نمایش‌ها می‌توانند افکار خودکشی در بخشی از جامعه را تشدید کنند، البته این بدان معنا نیست که موضوع خودکشی نباید در فیلم‌ها یا سریال‌ها مطرح شود؛ خودکشی یک آسیب اجتماعی واقعی است و ممکن است در برخی فیلم‌نامه‌ها و سریال‌ها بازنمایی شود. اما نحوه پرداختن به این موضوع و چگونگی نمایش آن باید به گونه‌ای باشد که بدون ایجاد آسیب به سلامت روان جامعه، واقع‌بینانه و مسئولانه باشد. نمایش مسئولانه، بر اساس شواهد علمی، می‌تواند به کاهش اقدام به خودکشی در افراد مستعد کمک کند، در حالی که نمایش غیرمسئولانه، این استعداد را در افراد آسیب‌پذیر افزایش می‌دهد.

در زمینه ارتقای سواد سلامت روان در دانش‌آموزان، آموزش‌های متنوعی برای گروه سنی نوجوانان و والدین آنها توسط معاونت بهداشتی وزارت بهداشت طراحی شده و در مراکز جامع سلامت ارائه می‌شود. این آموزش‌ها شامل برنامه هایی همچون “آموزش فرزندپروری”، “آموزش مهارت های زندگی”، ” خانواده توانا” و ” نوجوان سالم من” است و اثرگذاری قابل توجهی در مداخلات سلامت روانی در سطح ملی و جهانی داشته و همچنان در حال اجراست. با این حال، بسیاری از نوجوانان دسترسی محدودی به خدمات ارائه‌شده در مراکز جامع سلامت دارند. از این رو، ارائه این خدمات در مدارس، که محل حضور مستقیم دانش‌آموزان و والدینشان است، راهکاری آسان‌تر و مؤثرتر محسوب می‌شود. بر این اساس، جلسات متعددی با وزارت آموزش و پرورش برگزار شده و برنامه‌های متنوعی برای ارائه خدمات آموزشی و روانی طراحی گردیده است. این برنامه‌ها با تمرکز ویژه بر موضوع حساس خودکشی در نوجوانان در حال برنامه‌ریزی و اجرا هستند و مورد استقبال کارشناسان آموزش و پرورش نیز قرار گرفته‌اند.

امید است در سال تحصیلی جدید، با اجرای برنامه‌های جامع‌تر و مبتنی بر همکاری بین‌بخشی مؤثر، بتوانیم به حل این معضل پرداخته و نقش مؤثری در ارتقای سلامت روان نوجوانان و خانواده‌ها ایفا کنیم، که به نوبه خود تأثیر قابل توجهی بر سلامت روان جامعه خواهد داشت؛ نکته دیگری که لازم است بر آن تأکید شود، تاثیر رسانه‌ها بر سلامت روان است، به‌ویژه که این تأثیر بر نوجوانان و جوانان به مراتب بیشتر از سایر گروه‌های سنی است. این گروه‌ها بیشتر مستعد الگوگیری از رفتارهای نمایشی، از جمله اقدامات خودکشی شخصیت‌های رسانه‌ای، هستند.

متأسفانه، در برخی موارد شاهدیم که شبکه‌های نمایش خانگی محدودیت‌های سنی را به‌طور جدی رعایت نمی‌کنند و برخی خانواده‌ها نیز نظارت کافی بر محتوای در حال پخش ندارند. در نتیجه، نوجوانان بدون هیچ نظارتی در معرض محتوای نامناسب قرار می‌گیرند و ممکن است این محتوا برای آنان آسیب‌زا باشد، حتی اگر از نظر بزرگسالان صرفاً یک داستان یا سریال تلقی شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا