روایت عجیب و تکان دهنده کودکانی که آدم فضایی ها را دیدند + عکس
یکی از واضح ترین و جنجالی ترین گزارش های بشقاب پرنده در سپتامبر ۱۹۹۴ اتفاق افتاد.
به گزارش سبک ایده آل، گزارشهای یوفو بهعنوان داستان کنار گذاشته میشدند. علیرغم اینکه تعداد زیادی از افراد یک داستان را تأیید می کنند و شواهد ارائه می دهند، یک طرف دیگر داستان وجود دارد که همیشه در مورد آنچه گزارش شده است شک می کند و می گوید آنچه دیده شده یک بالون هواشناسی، هواپیمای بدون سرنشین یا نوعی پدیده آب و هوایی بوده است. بنابراین، این همیشه به عهده مخاطب است که تلاش کند و تصمیم بگیرد که چه چیزی واقعیت و چه چیزی تخیلی است.یکی از واضح ترین و جنجالی ترین گزارش های بشقاب پرنده در سپتامبر ۱۹۹۴ در مدرسه آریل در زیمبابوه، آفریقا اتفاق افتاد. طبق گزارش ها، در آریل، بیش از ۶۰ کودک یک بشقاب پرنده را دیدند که از آسمان به پایین آمد و آدم فضایی ها از سفینه بیرون آمدند و از طریق تله پاتی با آنها ارتباط برقرار کردند.
از زمان وقوع این حادثه، تحقیقات انجام شده و حتی اخیراً با شاهدان مصاحبه شده و از آنها پرسیده شد که آیا آنچه دیدهاند حقیقت دارد یا در مورد آن دروغ گفتهاند.
ماجرای دیدن آدم فضایی ها توسط کودکان
صبح روز جمعه ۱۶ سپتامبر ۱۹۹۴، معلمان مدرسه آریل در رووا، زیمبابوه، در حالی که بچه ها مشغول بازی بودند، جلسه کارکنان را برگزار کردند. در آن زمان بود که طبق گزارشها، ۶۲ کودک صدایی را شنیدند، برخی گفتند که صدای آن مانند ازدحام زنبورها است، در حالی که برخی دیگر ادعا کردند که صدای سوت بلندی شبیه فلوت دارد.
در حالی که بچه ها به سمت صدا می رفتند، ادعا می کردند که چیزی نقره ای و براق را می بینند که از بالا پایین می آید. همانطور که گزارش شده است، فضاپیما با یک یا دو بیگانه، حدود چهار فوت قد، با لباس های مشکی و پوست پلاستیک مانند بود. یکی از دانشآموزان آنها را «جهنده» توصیف کرد که انگار روی ماه هستند و با حرکت آهسته راه می رفتند.
یکی از دانشآموزان به یاد میآورد: «این حرکت آهسته به صورت مورب در زمین اجرا میشد. و سپس ناگهان، دوباره در گوشه ای که شروع شده ظاهر می شوند و همان کار را انجام می دهند. و این ترسناک بود – ترسناک تر از دیدن اینکه این چیزها واقعاً چه هستند.»
میتوانستم ببینم که مرد کوچک، کت و شلواری مشکی و براق پوشیده بود. یکی دیگر از دانشآموزان میگوید که او موهای بلند و مشکی داشت و چشمهایش که پایینتر از چشمهای ما به نظر میرسید، درشت و کشیده بودند. بچه ها گفتند که چشم ها بسیار بزرگ بود و نگاه بدی به آنها داشتند. آنها همچنین بدون صحبت با آنها از طریق تله پاتی ارتباط برقرار می کردند و نوعی احساس و فکر را در سر بچه ها برمی انگیختند.
یکی از دانشآموزان گفت: «از نظر فیزیکی به من برخورد نکرد، اما با نگاه خیره، به من این پیام را منتقل کرد که: “ما برای اینکه بتوانیم زندگی کنیم و رشد کنیم به هوای تمیز، گیاهان زیبا و خاک تمیز نیاز داریم.”
تحقیقات پس از واقعه آریل
پس از این حادثه، دانش آموزان موضوع را به معلمان خود گفتند. بچه ها وقتی در خانه بودند، موضوع را به والدین خود نیز گفتند. در آن زمان بود که رادیو خبری ZBC وارد عمل شد، جایی که سینتیا هیند به همراه تیم لیچ، خبرنگار جنگی بیبیسی، شروع به بررسی عمیقتر در مورد آن کردند.
در طول بیشتر تحقیقات، وقتی افراد متعددی ادعا میکنند که چیزی به این مهمی دیدهاند، برای گفتن داستانهای مختلف از هم جدا میشوند. با این حال، بسیاری از گفته ها در میان کودکانی که مایل به صحبت در مورد این حادثه بودند مطابقت داشت. حتی نقاشیهایی که آنها میکشیدند بسیار شبیه به هم بود و باعث شد برخی معلمان باور کنند که بچهها حقیقت را میگویند.
در اواخر همان سال، مستندی توسط جان مک، روانشناس دانشگاه هاروارد ساخته شد. مک در دهه ۹۰ به دلیل صحبت با افرادی که ادعا میکردند بشقاب پرندهها را دیدهاند، شهرت داشت و لیچ نیز به او کمک کرد. آن دو بلافاصله پس از انتشار، این گزارش را مورد بررسی قرار دادند و پس از آن، مک به این نتیجه رسید که باید کودکان را باور کرد.
مک گفت: «کودکانی که با آنها صحبت کردیم به وضوح در مورد پدیده ای صحبت می کردند که در واقعیت فیزیکی رخ داده است. به عبارت دیگر، داستانهای آنها منسجم بود، و نحوه صحبت آنها در مورد آن عملاً هیچ سؤالی در ذهن ما باقی نگذاشت».
بسیاری از بچه هایی که در ابتدا با آنها مصاحبه شده بود، سال ها بعد دوباره با همان داستان، مورد بررسی قرار گرفتند و اصلاً منکر ساختگی بودن آن نشدند.
مردم سعی کردهاند به آنها بگویند چیزی که دیدهاند واقعی نیست؛ که هواپیما دیدهاند، نه یک سفینه فضایی، و این موجودات افرادی هستند که سعی میکنند با پوشیدن لباس، کودکان را گول بزنند.
حادثه یوفو زیمبابوه یکی از مهم ترین و معروف ترین موارد بشقاب پرنده در جهان به حساب می آید.
مستندهایی ساخته شده است و تنها به سردرگمی بیشتر منجر شده است. یکی به نام “برخورد” با کودکی به نام “دالین” که شاهد این رویداد بود، مصاحبه کرد. دالین سالها بعد داستان خود را تغییر داد و گفت که به بچهها گفته بود «صخره براق» یک بشقاب پرنده است و دانشآموزان او را باور کردند.
علاوه بر این، هند گزارش داد که در روزهای منتهی به حادثه آریل، نورهای زیادی در آسمان وجود داشته است و این ممکن است به این برخورد مرتبط باشد. با این حال، بعداً تأیید شد که نورها از موشک Zenit-2 هستند که دوباره وارد زمین می شدند.
همچنین، هند در گروههای دو تا شش نفری، با دانشآموزان مصاحبه کرد و برخی معتقدند دانشآموزان میتوانستند از دیگری پیروی کنند.
در این گونه داستان ها همه مدرک می خواهند، و سرانجام فقط به گفته ها و اینکه آیا آن را باور کنیم یا خیر، ختم می شود.
منبع: پارسینه