کاترین کبیر؛ یکی از نمادین ترین فرمانروایان زن+ عکس
الیزابت ( مادر کاترین) از طریق ارتباطاتش موفق شد ازدواج دخترش و پتر سوم آینده را ترتیب دهد.
به گزارش سبک ایده آل به نقل از پارسینه، کاترین کبیر یکی از نمادین ترین فرمانروایان زن تاریخ است. اگرچه نام او در سراسر جهان شناخته شده است، اکثر مردم نمی دانند چرا او مشهور است. کاترین کبیر یکی از چندین ملکه زن روسیه بود؛ در طول سلطنت خود، او مرزهای روسیه را به طور قابل توجهی گسترش داد، اصلاحات فرهنگی را تشویق کرد، و خود را یک مخالف سیاسی قدرتمند، به ویژه برای همسرش، پتر سوم، نشان داد.
با این حال، جدا از دستاوردهای تاریخی، سؤالی نهفته است که قرنها بحثهایی را در میان مورخان برانگیخته است: آیا کاترین کبیر شوهرش، پتر سوم را کشت؟
کاترین کبیر که بود
کاترین کبیر در ۲ می ۱۷۲۹ در لهستان، به دنیا آمد. نام او« سوفی فریدریک آگوست فون آنهالت-زربست » بود. پدرش یک شاهزاده کوچک آلمان بود، اما مادرش با خانوادههای سلطنتی آلمان و اسکاندیناوی ارتباط داشت.
پیشینه و تحصیلات خانوادگی کاترین کبیر
خانواده سوفی با وجود پدر و مادر سلطنتی اش، در مقایسه با سایر خانواده های سلطنتی بسیار متواضع بودند. او در یک مدرسه رسمی شرکت نکرد، اما در عوض توسط گروهی از معلمان خصوصی که به او آلمانی، فرانسوی، و روسی و همچنین آداب سلطنتی را آموزش میدادند، پرورش یافت.
کاترین کبیر و راه رسیدن به تاج و تخت روسیه
ارتباط سوفی با خانواده سلطنتی روسیه از طریق ارتباط مادرش حاصل شد.الیزابت ( مادر سوفی)از طریق این ارتباط موفق شد ازدواج دخترش و پتر سوم آینده را ترتیب دهد.
زندگی اولیه و ازدواج با پتر سوم
هنگامی که او به روسیه رسید؛ نام کاترین را برگزید. ازدواج او با پتر سوم برای استحکام موقعیت او بود، اما به زودی مشکلات آغاز شدند.
کاترین جاه طلب و از نظر سیاسی باهوش بود، در حالی که پتر نسبت به آداب و رسوم روسی ناپخته، عجیب و غریب و بی تفاوت عمل می کرد.
مشخصه سلطنت کوتاه پتر سوم اصلاحات رادیکالی بود که اغلب با احساسات مردم و نهادهای روسی در تضاد بود.
تصمیم او برای پایان دادن به جنگ علیه پروس و خروج نیروهای روسیه از جنگ، به عنوان خیانت تلقی شد و اقدام او برای سکولاریزه کردن سرزمینهای کلیسا خشم کلیسای ارتدکس روسیه و پیروان آن را برانگیخت.
در مقابل، کاترین عمیقاً در جامعه و سیاست روسیه ادغام شده بود. او مورد علاقه مردم بود و روابط محکمی با اشراف روسی و متفکران بزرگ آن زمان ایجاد کرده بود.
او سعی کرد موقعیت روسیه را به عنوان یک قدرت بزرگ اروپایی تقویت کند. همسویی کاترین با ارزش های فرهنگی روسیه و رویکرد استراتژیک او برای اصلاحات، حمایت گسترده او را در میان مردم عادی به دست آورد.
کاترین حمایت رهبران کلیدی سیاسی و نظامی را جلب کرد. درک عمیق او از سیاست روسیه و توانایی او در ارتباط با نخبگان و مردم عادی روسیه موقعیت او را تقویت کرد. در مقابل، تصمیمات بحث برانگیز پتر، از جمله تحقیر آشکار او نسبت به سنت های روسی و انتخاب های نامطلوب او در سیاست خارجی، بسیاری از رای دهندگان او را از خود دور کرد.
سرنگونی پتر سوم
بذر کودتا علیه پتر سوم از طریق ترکیبی از سیاست های نامطلوب خودش و نفوذ فزاینده کاترین در دربار روسیه و در میان ارتش کاشته شد.
با افزایش نارضایتی مردم از سلطنت پتر، به ویژه خیانت او به منافع روسیه و بیگانگی او از کلیسا و ارتش، موقعیت کاترین تقویت شد.
جزئیات کودتا
کودتای واقعی سریع و نسبتاً بدون خونریزی بود که در ژوئیه ۱۷۶۲ رخ داد. این کودتا توسط گروهی از افسران عالی رتبه و مقامات دربار که از سلطنت پتر سرخورده بودند و از کاترین حمایت می کردند، سازماندهی شد. آنها کاترین را تنها حاکم روسیه اعلام کردند.
پتر بدون هیچ مقاومت قابل توجهی دستگیر شد، زیرا بسیاری از طرفداران فرضی او به سرعت وفاداری خود را به کاترین نشان دادند. سهولت اجرای کودتا نشان دهنده عدم حمایت از پتر و آمادگی دقیق کاترین بود.
پس از کودتا، پتر سوم مجبور به کناره گیری شد و در یک ملک کوچک در خارج از سنت پترزبورگ، تحت نظر قرار گرفت. سلطنت او تنها شش ماه به طول انجامید. اندکی پس از کناره گیری، پتر سوم در شرایطی مرموز درگذشت.
گزارشهای رسمی ادعا کردند که مرگ او به دلیل یک بیماری شدید بوده است، اما شایعات ترور او به گوش میرسید که نشان میدهد او ممکن است برای جلوگیری از هرگونه تلاش برای بازپسگیری تاج و تخت به قتل رسیده باشد.
نحوه برکناری و مرگ پتر سؤالاتی را در مورد مشروعیت و اخلاقی بودن به قدرت رسیدن کاترین ایجاد کرد.
علیرغم این مناقشات، کاترین به سرعت برای تحکیم اقتدار خود، اجرای اصلاحات و حفظ موقعیت خود، پیش رفت.
نظریه هایی درباره مرگ پتر سوم
مرگ پتر سوم یکی از جذاب ترین و بحث برانگیزترین وقایع تاریخ روسیه است. به طور رسمی، او بر اثر بیماری درگذشت، اما بسیاری از تئوریها نشانگر وقایعی دیگر است.
طبق روایت رسمی منتشر شده در آن زمان، پتر سوم بر اثر کولیک شدید هموروئیدی که با سکته همراه شده بود، درگذشت. با این حال، با توجه به فضای سیاسی پس از کناره گیری او و زمان مناسب مرگ او برای تثبیت قدرت کاترین، بسیاری از مورخان و معاصران با شک و تردید، به این قضیه نگاه می کنند.در طول قرن ها، چندین نظریه جایگزین در مورد مرگ پتر سوم منتشر شده است
ترور توسط حامیان کاترین: مشهورترین نظریه حاکی از آن است که پتر به دستور کاترین یا متحدان نزدیکش ترور شد تا موقعیت کاترین در تاج و تخت تضمین شود و هرگونه احتمال بازگشت او به قدرت را از بین ببرد.
قتل توسط فرد : نظریه دیگری نشان می دهد که اگرچه کاترین ممکن است مستقیماً دستور قتل پتر را صادر نکرده باشد، اما این کار توسط حامیان او انجام شد که معتقد بودند حذف پتر به عنوان لطفی برای ملکه جدید آنها تلقی می شود و حکومت او را مستحکم می کند.
علل طبیعی تشدید شده توسط استرس: یک نظریه کمتر محبوب، به طور گسترده مورد بحث قرار گرفته است که پتر واقعاً میتوانست بر اثر بیماری مرده باشد، که با استرس زندانی شدن و از دست دادن چشمگیر تاج و تخت و موقعیت او تشدید شد.
مشکل در تعیین علت واقعی مرگ پیتر سوم در فقدان شواهد قابل اعتماد معاصر و تحریفات با انگیزه سیاسی است که بر اکثر گزارش های این رویداد تأثیر گذاشته است:
گزارش کالبد شکافی: هیچ گزارش کالبد شکافی به طور عمومی فاش یا تأیید نشد، و علت پزشکی مرگ پتر نامشخص و قابل حدس و گمان است
شهادت شاهدان: گزارش های نگهبانان و خدمتکاران در روپسا، جایی که پیتر در آن نگهداری می شد، متناقض است و تحت تأثیر تحولات سیاسی بعدی است. برخی ادعا کردند که صداهای مبارزه را شنیده اند، در حالی که برخی دیگر معتقد بودند که پتر به تنهایی در اتاقش مرده است.
تحلیل تاریخی مدرن: مورخان مدرن همچنان دچار اختلاف هستند. برخی استدلال می کنند که فقدان شواهد مستند مستقیم که کاترین را به قتل مرتبط می کند، نشان می دهد که مرگ پتر ممکن است واقعاً طبیعی یا تصادفی بوده باشد. برخی دیگر به شیوه پنهانی و فوری دفن جسد پتر بدون تشریفات عمومی اشاره می کنند که نشان دهنده اقدامی ناپسند است