
مسعود روشنپژوه: جمله «باز بودن درها» در صداوسیما درست نیست
مسعود روشنپژوه میگوید: اگر همچنان بخواهیم با روشهای سنتی برنامهسازی کنیم، از رقابت عقب میمانیم. پلتفرمهای خارجی بهسرعت در حال جذب مخاطب هستند و اگر دیر بجنبیم، دو سال دیگر ممکن است تمام بازار را در دست بگیرند.
به گزارش سبک ایدهآل، مسعود روشنپژوه را بسیاری از مردم با اجرای پرانرژی و شاد او در برنامهی «مسابقه محله» به یاد دارند؛ مسابقهای که مجری آن تنها با یک میکروفن و چند توپ توانست میلیونها بیننده را جذب کند. این مجری خوش سابقه، بهتازگی در رئالیتیشوی «شفرونی» شرکت کرده است؛ برنامهای که یادآور روزهای خوش تلویزیون که مدتهاست از آن گذشته، شد و بهانهای برای گفتوگوی ما با این مجری نام آشنا.
چه عاملی باعث شد در رئالیتیشوی «شفرونی» حضور پیدا کنید؟
به این دلیل که علاقهمند بودم در برنامهای با ساختار متفاوت شرکت کنم؛ برنامهای که طبیعتاً بیشتر دیده میشود. من همیشه به مردم ارادت داشتهام و چون بسیاری از آنان از من میپرسند چرا دیگر در تلویزیون نیستم، حضور در این برنامه فرصتی بود تا دلشان را شاد کنم.
در بخشی از برنامه که به عنوان مهمان مخفی حضور داشتید، شبی با عنوان «شبهای فرانسه» نامگذاری شده بود. آیا تمرینی برای حضور در پشت صحنه داشتید؟
خیر، تمرین خاصی نداشتیم. نه دیالوگی حفظ میشد و نه میزانسن از پیش تعیین شدهای وجود داشت. ساختار برنامه به گونهای بود که ابتدا باید بهصورت مخفی و سپس روی صحنه ظاهر میشدم. همین ویژگی، «شفرونی» را به برنامهای با ساختاری متفاوت تبدیل کرده است. بهواسطهی حضور در فضای پلتفرمها، این برنامه مورد توجه مخاطبان قرار گرفته است. خدا را شکر میکنم که در کنار این دوستان توانستم لحظات متفاوتی را تجربه کنم. امیرحسین رستمی و امیر کاظمی هر دو مجریان کاربلدی هستند و نیما شعباننژاد نیز گل سرسبد جمع است؛ کسی که همیشه برای شاد کردن روح و روان مردم تلاش کرده است. بهنظر من، تولید رئالیتیشوهایی مانند «شفرونی» ضروری است، زیرا مردم با وجود تمام گرفتاریها، همچنان به لحظاتی شاد و فارغ از دغدغه نیاز دارند. این را هم بگویم بازتابها بسیار مثبت بود. مردم خوشحال بودند که دوباره مرا دیدند و میپرسیدند چرا دیگر در تلویزیون نیستم. همین توجه برای من دلگرمکننده بود و گفتم فعلاً همین یک حضور کوتاه کافی است تا ببینیم آینده چه پیش میآید.
آیا تمایل داشتید خودتان مجری «شفرونی» باشید؟
من از سالها پیش اجرای برنامههایی مانند «باهم»، «برای هم» و «صد و یک» را بر عهده داشتهام. اجرای نیما شعباننژاد در «شفرونی» فوقالعاده است و من صرفاً برای حضور کوتاه در برنامه دعوت شدم تا مردم حس بهتری پیدا کنند. البته بهدلیل تفاوت در ممیزیها، اجرای برنامه در پلتفرمها آزادانهتر از تلویزیون است، اما برای من فرقی ندارد برنامه چه باشد؛ «شفرونی» یا «مسابقه محله» یا هر برنامهی دیگری. مهم، ارتباط صادقانه با مردم است. بیش از دوازده سال پیش برای شبکه سوم سیما بیش از ۲۰۰ قسمت برنامه با محوریت آشپزی تولید کردم و همان زمان نیز مورد استقبال مردم قرار گرفت. اکنون فضا و ادبیات کار در پلتفرمها تغییر کرده و لازم است مجریان و برنامهسازان این تجربهی جدید را بیازمایند.
چرا رئالیتیشوها در شبکه نمایش خانگی نسبت به تلویزیون مخاطبان بیشتری دارند؟
زیرا از نظر فضاسازی و ممیزی تفاوت زیادی میان تلویزیون و پلتفرمها وجود دارد. در تلویزیون، مجری باید مطابق با مقررات و محدودیتها عمل کند، اما در پلتفرمها حدود سی درصد آزادی بیشتری دارد. در مجموع، من در طول سالها بیش از هشت هزار برنامهی تلویزیونی تولید کردهام و به تجربه میدانم که اگر حال مردم خوب نباشد، هیچ برنامهای بیننده نخواهد داشت. زمانی که «مسابقه محله» را اجرا میکردم، تنها با یک میکروفن و چند توپ ساده، مردم با شور و شوق دنبالمان میآمدند، چون دغدغههای امروز را نداشتند. امروز شرایط فرق کرده است؛ مردم درگیرند، ذهنها خسته است، و وقتی برنامهای را با تلفن همراه یا تبلت میبینند، حواسشان جای دیگری است. بعد از دوران کرونا، همهچیز در دنیا تغییر کرده است. در کشور ما هم وضعیت فرهنگی و اجتماعی بلاتکلیف است؛ مردم نمیدانند در صلحاند یا در جنگ، و برنامهساز هم نمیداند چه رویکردی باید داشته باشد. یادم هست در سال ۱۳۶۸، یک سال پس از پایان جنگ تحمیلی، شروع به برنامهسازی کردم. اما امروز، کار فرهنگی بلاتکلیف شده است.
با این توضیحات، آیا تولید برنامههایی مانند «شفرونی» یا «جوکر» نیاز جامعه است؟
قطعاً. اگر چنین برنامههایی بتوانند حتی پنج درصد از التهاب جامعه را کاهش دهند و مردم را برای دقایقی از گرفتاریها دور کنند، ارزشمند است. ما وظیفه داریم حال مردم را بهتر کنیم. من آرزو دارم سفرههای مردم رنگین شود و مسئولان فکری برای بهبود شرایط اقتصادی کنند. یادم هست زمانی که برای اجرای «مسابقه محله» به سیستان و بلوچستان میرفتم، مردم سفرههای رنگینی برایمان پهن میکردند، اما امروز شرایط سختتر شده است.
چرا مجریانی چون شما دیگر در تلویزیون فعالیت ندارند؟ رئیس سازمان صداوسیما اخیراً گفته درهای سازمان به روی همه هنرمندان باز است، اما از سوی دیگر به ریزش مخاطبان تلویزیون اشاره کرده است…
واقعیت این است که موضوع «باز بودن درها» چندان درست نیست. شرایط اجتماعی و فرهنگی امروز خاص و پیچیده شده است. اکنون فضای رسانهای با سرعت در حال تغییر است؛ از شبکههای مجازی گرفته تا برنامههای پرمخاطب خارجی. با ورود فناوریهایی مانند هوش مصنوعی، شکل تولید محتوا دگرگون خواهد شد. اگر همچنان بخواهیم با روشهای سنتی برنامهسازی کنیم، از رقابت عقب میمانیم. پلتفرمهای خارجی بهسرعت در حال جذب مخاطب هستند و اگر دیر بجنبیم، دو سال دیگر ممکن است تمام بازار را در دست بگیرند. البته تلویزیون هنوز عضوی از خانواده است و باید روشن بماند. زمانی با پخش سریالهایی مثل «اوشین» خیابانها خلوت میشد یا صبحهای جمعه کودکان با شوق پای «مسابقه محله» مینشستند. اما امروز با وجود موبایل، تبلت و ماهواره، رقابت بسیار سختتر شده است. من نمیگویم تلویزیون نمیتواند موفق باشد، اما مشکل اینجاست که برنامهسازان ما کمتر بهروز فکر میکنند و همچنان بر مدار سنت میچرخند. اگر این روند ادامه یابد، ممکن است زمانی برسد که مخاطب کاملاً از دست برود؛ همانطور که امروز هم شاهد ریزش محسوس بینندگان هستیم.
در حال حاضر نسل جدید کمتر با برنامههای شاخص تلویزیونی ارتباط دارد…
دقیقاً همینطور است. من گاهی از کودکان و نوجوانان میپرسم برنامهای محبوب از دوران کودکیشان نام ببرند؛ مثلاً «کلاهقرمزی»، «خانه مادربزرگه»، «فیتیله»، «عموپورنگ» یا «خالهشادونه»، اما بسیاری از آنها نمیدانند این برنامهها چه بودهاند. این جای تأسف دارد.
در حال حاضر خودتان در چه زمینهای فعالیت میکنید؟
در مجموعهای ورزشی برای کودکان و نوجوانان فعالیت دارم و المپیکهای خاصی برای آنها طراحی میکنیم تا ضمن سرگرمی، روحیهی رقابت و نشاط را تجربه کنند.
و در پایان…
بهنظر من، هر فردی که بتواند به مردم خدمت کند باید قدرش دانسته شود. وقتی مردم به ما لبخند میزنند، بزرگترین پاداش سالها فعالیتمان را میگیریم. برایم عجیب است که جوان ۲۵سالهای میگوید: «خوش به حال آن روزها، عمر ما تمام شد!» این نشانهی ناامیدی است و من امیدوارم نسل امروز با امید و آرزوهای نیک پیش برود. خدا را شکر میکنم که در این سالها توانستهام کنار مردم خاطرهساز باشم و دلشان را شاد کنم.